نقطه سرخط !

و فرشته ای با بال های خونی، در صدای خنده ات، با مرگ میرقصید!

~بدبختی و بدبختی و بدبختی!! تلقین کنم خوشبختم؟!

شنبه بیست و نهم بهمن ۱۴۰۱، 13:30

بیکاز آیم گود... آیم فلین آل رایت...

من دیدم محکم میزد رو زمین...

دیدم محکم زد تو سرش...

دیدم جوشای صورتش پر خون شد...

دیدم موهاش کشیده شد...

دیدم فریادی که با صدای خفه زده میشد...

دیدم خنده ی غمگینش رو....

دیدم اون بغض لعنتی رو...

دیدم...

دیدم...

اگه قراره خدا تو مشکلات ادم دیده شه...

چرا نمیبینمش؟! :)

چرا اون همه دعا جواب نداد...

اره

کاشکی بمیرم

بعد اونوقت وقتی عزراییل اومد سراغم

بگم

ای هد هد صبا!! به باد صبا میفرستمت!!!

بنگر از کجا!!! به کجا میفرستمت...

حیف است طایری چو تو در این خاکدان غم!!

زین جا... به آشیان وفا میفرستمت....:)

و بعد بمیرم......

میخوام فقط رها شم...

رها شم....

person Saskia
chat
•••